همه چیز درباره وابستگی کودک به مادر | مرز بین عشق و وابستگی :وابستگی، بخشی جداییناپذیر از زندگی انسان است. همهی ما در برهههایی از زندگیمان به افرادی که دوستشان داریم یا حتی اشیایی که برایمان معنایی دارند، دل میبندیم. این احساس در ذات خود، نه تنها طبیعی، بلکه بخشی از نیاز عاطفی ما به امنیت، محبت و پیوند انسانی است.
اما گاهی این وابستگی از حد تعادل خارج میشود؛ بهویژه در کودکان. کودکانی که بهصورت افراطی به مادر یا پدر خود وابسته میشوند، در برابر جداییهای کوتاهمدت – حتی در حد رفتن به مهد کودک یا خوابیدن در اتاقی جدا – دچار اضطراب، ترس یا ناآرامی شدید میشوند.
این نوع وابستگی ممکن است در نگاه اول تنها نشانهی عشق بیحد کودک به مادر به نظر برسد، اما اگر به شکل مداوم و شدید ادامه یابد، میتواند روند رشد استقلال، اعتمادبهنفس و تعاملات اجتماعی کودک را با چالش روبهرو کند.
وابستگیهای افراطی در کودکی، اگر به موقع شناسایی و مدیریت نشوند، ممکن است در آینده به شکل اختلالات رفتاری یا مشکلات در برقراری روابط سالم بروز پیدا کنند.
👶 اما خبر خوب این است که: وابستگی، اگر به درستی شناخته و هدایت شود، میتواند به پایهای محکم برای رشد عاطفی سالم کودک تبدیل شود. مهم این است که بین “نیاز طبیعی کودک به نزدیکی” و “وابستگی ناسالم” مرز مشخصی را بشناسیم.
در بخشهای بعدی، به دلایل ایجاد وابستگی افراطی در کودکان، علائم آن و راهکارهایی برای کمک به کودک در جهت رشد استقلال عاطفی خواهیم پرداخت.
همه چیز درباره وابستگی کودک به مادر | شناخت، پیشگیری و هدایت درست
وابستگی یکی از بنیادیترین نیازهای عاطفی کودک است. کودک در آغوش مادر آرام میگیرد، صدای مادر را میشناسد، و با حضور او احساس امنیت میکند. اما وقتی این وابستگی از حد تعادل فراتر رود و به وابستگی شدید و افراطی تبدیل شود، ممکن است در آینده کودک اثراتی منفی بر جای بگذارد؛ از جمله کاهش اعتمادبهنفس، اضطراب جدایی، ناتوانی در تصمیمگیری یا برقراری روابط اجتماعی سالم.
در این بخش از خدمات پرستاری در منزل با شما هستیم تا علل وابستگی کودک به والدین را بررسی کنیم و ببینیم چگونه میتوان با کودک وابسته رفتاری آگاهانه و حمایتگرانه داشت، نه طردکننده یا نادیدهگیر.
انواع دلبستگی در کودکان
روانشناسان رشد، دلبستگی کودک به مراقب اصلی (معمولاً مادر) را به سه دسته کلی تقسیم کردهاند. شناخت این الگوها به ما کمک میکند تا نحوه تعامل کودک با محیط و دیگران را بهتر درک کنیم:
۱️⃣ دلبستگی ایمن (Secure Attachment)
در این نوع دلبستگی، کودک به خوبی با مادر خود ارتباط عاطفی برقرار کرده و احساس امنیت میکند.
او میداند که مادر در مواقع نیاز در دسترس خواهد بود، بنابراین به راحتی کشف محیط را آغاز میکند و در نبود موقتی مادر، دچار اضطراب شدید نمیشود.
این سبک، سالمترین نوع دلبستگی است که منجر به استقلال، اعتمادبهنفس و سلامت روانی در آینده کودک میشود.
۲️⃣ دلبستگی اجتنابی (Avoidant Attachment)
در این حالت، کودک به ظاهر مستقل به نظر میرسد، اما در واقع از نظر عاطفی پیوند قوی با مادر شکل نگرفته یا به او اعتماد ندارد.
ممکن است کمتر به مادر نزدیک شود یا هنگام جدایی از او واکنش زیادی نشان ندهد، چون یاد گرفته که نیازهای عاطفیاش معمولاً بیپاسخ میمانند.
این کودکان در بزرگسالی ممکن است دچار مشکلاتی در ابراز احساسات یا صمیمیت در روابط شوند.
۳️⃣ دلبستگی آشفته یا دوسوگرا (Disorganized/Ambivalent Attachment)
این کودکان رفتارهای متناقض از خود نشان میدهند. مثلاً گاهی به مادر میچسبند و گاهی او را پس میزنند.
آنها معمولاً در مواجهه با جدایی، اضطراب زیادی دارند و پس از بازگشت مادر هم آرام نمیشوند.
این نوع دلبستگی میتواند نشانهی اضطراب، عدم پیشبینیپذیری رفتار والدین، یا تجربههای ناامن در دوران نوزادی باشد.
تعریف دلبستگی ایمن | پایهای برای رشد سالم و ارتباطات عاطفی موفق
در میان انواع دلبستگی، دلبستگی ایمن مطلوبترین و سالمترین نوع ارتباط عاطفی بین کودک و مراقب اصلی او (معمولاً مادر) است. این نوع دلبستگی، پایهای استوار برای رشد عاطفی، رفتاری و اجتماعی کودک در آینده فراهم میکند.
در دلبستگی ایمن، مادر کودک را باری اضافه بر دوش خود نمیبیند. او با تمام وجود حضور کودک را پذیرفته و با عشق، صبر و توجه به نیازهای جسمی و روحی فرزندش پاسخ میدهد.
او وقت باکیفیتی را در کنار کودک میگذراند، با او بازی میکند، به حرفهایش گوش میدهد، و در مواقع ناراحتی، حضور آرامشبخش خود را به کودک نشان میدهد.
👶 کودکی که دلبستگی ایمن دارد، اگرچه در نبود مادر ممکن است کمی گریه کند یا غمگین شود، اما میداند که مادر باز خواهد گشت. این اعتماد، به کودک احساس امنیت میدهد.
زمانی که مادر برمیگردد، کودک آرام میگیرد، لبخند میزند یا خودش را در آغوش او میاندازد. این نشانهی پیوند عاطفی سالمی است که بین آنها شکل گرفته است.
🧠 چنین کودکانی، بهمرور میآموزند که دنیا جای امنی است و دیگران قابل اعتمادند.
در آینده، آنها معمولاً افرادی خواهند بود:
-
اجتماعیتر و بااعتمادبهنفس،
-
مهربان و مسئولیتپذیر،
-
و دارای روابط عاطفی صمیمی، متعهدانه و سالم.
✨ بهعبارت سادهتر، دلبستگی ایمن یعنی کودک بداند که دوستداشتنی، ارزشمند و مهم است – احساسی که هر انسانی برای رشد سالم به آن نیاز دارد.
کودکان از لحاظ رفتاری به ۴ دسته تقسیم می شوند:
کودک از ۸ تا ۱۲ ماهگی دچار اضطراب قرینگی و از ۱۲ تا ۱۸ ماهگی دچار اضطراب جدایی میشود.
نخستین دسته :
کودکان به والدین خصوصا مادر خود دلبستگی توام با احساس امنیت دارند. این کودکان پس از بازگشت مادر تعامل خوبی با مادر برقرار می کنند.
دسته دوم:
کودکانی که دلبستگی آنان بدون احساس امنیت میباشد. بدین معنی که اگر مادر آنان را ترک بکند پس از بازگشت مادر با مادر ارتباط برقرار نمی کنند.
دسته سوم :
کودکانی که دلبستگی آنان بدون احساس امنیت میباشد. فرق این دسته با دسته قبلی در این میباشد که این کودکان با این که نیازمند تماس جسمی با مادر هستند ولی پس از بازگشت مادر در پذیرش مجدد مادر دودل هستند و از خود مقاومت نشان می بدهند.
دست چهارم :
کودکان نابسامان با رفتارهای متقانض می باشند. این کودکان که اغلب افسردگی دارند بعد از نزدیک شدن به مادر بلافاصله از او فاصله می گیرند.
علتهای وابستگی کودک به مادر | چرا بعضی کودکان بهشدت وابسته میشوند؟
وابستگی در کودک، ریشه در نیاز عمیق او به امنیت، محبت و ارتباط دارد. هر کودکی برای رشد سالم عاطفی، باید دلبستگی را تجربه کند. اما اگر این دلبستگی بهدرستی هدایت نشود یا نیازهای عاطفی کودک نادیده گرفته شود، ممکن است شکل ناسالمی از وابستگی ایجاد شود که در آینده نیز بر روابط کودک سایه بیندازد.
در ادامه، به مهمترین دلایل شکلگیری وابستگی افراطی در کودکان میپردازیم:
هدایت نشدن دلبستگی به شکل درست
کودک برای احساس امنیت نیاز دارد با اطرافیان، بهویژه والدینش، ارتباط صمیمی و گرم داشته باشد. این پیوند اولیه همان دلبستگی است.
اما اگر این دلبستگی به شیوهای متعادل و آگاهانه هدایت نشود، میتواند به وابستگی شدید تبدیل شود.
کودکی که در سالهای ابتدایی زندگیاش احساس امنیت و پذیرش را تجربه نکند، در بزرگسالی با مشکلاتی در ایجاد روابط عاطفی سالم مواجه خواهد شد. او ممکن است از ترک شدن بترسد، به دیگران بیش از حد وابسته شود یا نتواند روی پای خود بایستد.
رفع نشدن نیازهای عاطفی
اگر کودک در خانهای بزرگ شود که محبت کافی دریافت نکند یا احساس نکند که دیده و شنیده میشود، دچار نوعی درماندگی و اضطراب درونی میشود.
کودکانی که در سنین یک تا سه سالگی، طرد شدن یا بیتوجهی را تجربه میکنند، اغلب در آینده به شخصیتهای وابسته تبدیل میشوند – کسانی که به سختی میتوانند بدون تأیید یا حضور دیگران تصمیم بگیرند یا احساس امنیت داشته باشند.
محبت افراطی والدین
گاهی اوقات وابستگی کودک نه از کممحبتی، بلکه از محبت افراطی و کنترلگرانهی والدین ناشی میشود.
مادری که خودش دچار اضطراب جدایی یا وابستگی است، ممکن است ناخودآگاه کودک را نیز در همان چرخه نگه دارد.
او با محبت بیش از حد، حمایتهای بیوقفه و ایجاد ترس از جدا شدن، کودک را به خود وابسته میکند؛ نه از روی بیمهری، بلکه از ترس از دست دادن او.
مشکلات خانوادگی
در خانوادههایی که فضای پرتنش، اختلافات زناشویی یا سردی عاطفی وجود دارد، کودک اغلب احساس ناامنی و ترس را تجربه میکند.
او برای مقابله با این حس ناپایداری، به یکی از والدین – معمولاً مادر – میچسبد تا بتواند کمی آرامش بیابد.
ادامه داشتن این وضعیت ممکن است زمینهساز بروز اختلال شخصیت وابسته در آینده شود.
چنین فردی در بزرگسالی:
-
در انجام کارهای روزمره محتاج دیگران است،
-
مسئولیتپذیر نیست،
-
از تنهایی و تصمیمگیری مستقل واهمه دارد،
-
و وابستگیهای شدید و ناسالمی را تجربه میکند.
تربیت نادرست والدین
اگر کودکی در محیطی رشد کند که احساس امنیت، استقلال و ارزشمندی در آن وجود نداشته باشد، احتمال بروز وابستگی بالا میرود.
بهویژه زمانی که والدین همه کارهای کودک را خودشان انجام میدهند و فرصت تصمیمگیری، اشتباه کردن یا تجربه استقلال را از او میگیرند.
در چنین شرایطی، کودک یاد میگیرد که:
-
به خودش اعتماد نکند،
-
از مسئولیت بترسد،
-
و همواره برای انجام سادهترین کارها، به دیگران وابسته باشد.
مطالب مرتبط :
خیلی عالی بود
احسنت عالی بود
یه سوال داشتم خرید حضوری هم دارید